loading...
تیک ناب
تیک ناب بازدید : 241 سه شنبه 04 فروردین 1394 نظرات (0)

قدیمایادتونه برف میباریدتاگردن ادم کیف میکرد بچه ها همشون بیرون برف بازی میکردن

 

الان هم که دیگه برف مصنوعی روچین داره میزنه بده به ما خب مشکل ازخودماست بجای اینکه

بری سرک بکشی توکارمردم یکمی خداروشکرکن باور خداخوشش میادها ازما گفتن بود!

تیک ناب بازدید : 181 پنجشنبه 14 اسفند 1393 نظرات (0)

لی لیانگ بین احتمالا محکمترین و مقاومترین گردن دنیا را دارد. گردن وی به قدری محکم هست که می تونه تمام وزن خود را روی آن نگه دارد و حتی زمانی که خودش را دار بزند همچنان راه برای تنفس دارد.

این مرد ۴۹ ساله که استاد هنر های رزمی چینی است گفته است که ورزش رزمی را از دوران کودکی آغاز کرده و حالا که یک استاد شده است به دنبال چالش می گردد به همین علت تصمیم گرفت تا گردن خود را دار زدن خودش قوی کند.

dokhtarealmas بازدید : 707 سه شنبه 12 اسفند 1393 نظرات (2)

عروسی دختر همسایمون -صاحبخونه- بود و مردونه رو انداخته بودن خونه ی ما (طبقه بالا) و قرار شد من توی اتاق خواب بمونم تا مردها ناهارشونو بخورن و برن. من تو اتاق خودمو با کامپیوتر سرگرم  کردم. مهمونا کم کم وارد میشدن و من صداشونو میشنیدم… همینطور اضافه میشدن … قرار بود ۲۵ نفر باشن اما نزدیک ۱۰۰ تا بودن! یا خدا! منم قفل در اتاقم خراب بود و هر لحظه میترسیدم که یکی بپره تو اتاق! وای!!

از ترسم رفتم یه متکا انداختم پشت در که هرکی مثلاً خواست وارد اتاق شه ، تلاشش بیهوده باشه! هیچی! اومدم با استرس پشت کامپیوتر نشستم و اصلا نفمهیدم چیکار میکنم! همینجوری مشغول بودم که از تو پذیرایی صدای چندتا پسر بچه ی تخس رو شنیدم… خدایا ارحمنی! شرارت از صداشون می بارید! مطنئن بودم فضولیشون گل میکنه و میان سمت اتاق…! اصلاً اجازه ندادن این فکر کامل از سرم خطور کنه! دیدم دستگیره ی در داره بالا پایین میشه… خدایا تو که دوسم داشتی! حالا چیکار کنم چیکار نکنم؟!….. در اسرع وقت پریز کامپیوترو کشیدم و پریدم تو حموم! خدارو شکر متکاهه کار خودشو کرد و حداقل باعث شد چند ثانیه دیر تر وارد اتاق بشن. من تو حموم چمباتمه زده بودم ، چراغ هم خاموش بود و دستگیرشو هم از داخل انداخته بودم که وارد حموم نشن حداقل! والا!

بیشتردرادامه مطلب

dokhtarealmas بازدید : 208 شنبه 09 اسفند 1393 نظرات (0)

ساسی‌ام برهم خورده بود و کار نویسندگی‌ام را هم رها کرده‌ بودم، اما دوستانم را می‌دیدم که به نظر موفق و شاد می‌رسیدند و همه چیز زندگی‌شان سر جایش بود.

 

اتفاقاتی که برایم افتاده بود همه اعتمادبه‌نفسم را گرفته بود ولی دوستانم سعی می‌کردند دورم را بگیرند تا بخاطر غم و غصه‌های این چند وقت اخیرم دچار افسردگی نشوم.

 

بااینکه عشق و حمایت آنها خیلی کمک حالم بود اما وقتی می‌دیدم که چطور هرکدام زندگی موفقی دارند، یک حس منفی دیگر به حس‌های منفی که داشتم اضافه می‌شد: حسادت.

 

حسادت احساسی بسیار موزی است، حسی که نواقصی که سعی می‌کنید پنهان کنید را به شما خاطرنشان می‌کند. حسادت یادآوری موفقیت‌هایی است که نداشته‌اید، تجربیاتی که نداشته‌اید، ارتباطاتی که دوست داشتید داشته باشید، هر چیزی که به شما احساس «کمتر» بودن می‌دهد.

 

ماه‌های بعد را به اینگونه مقایسه‌ها گذراندم – به زوج‌هایی که دست در دست هم در خیابان راه می‌رفتند، به کسانیکه به شغل‌های پردرآمدشان چسبیده بودند نگاه می‌کردم و خودم را در خانه‌های زیبایی تصور می‌کردم که بقیه توانایی خریدش را داشتند.

 

متاسفانه بااینکه از ته قلب می‌دانستم که دوست داشتم جایی جز اینجایی که الان هستم باشم، حسادت من را همان جایی که بودم خشکانده بود و من را فقط غرق در افکار «اگرها» کرده بود.

 

بیشتردرادامه مطلب

 

dokhtarealmas بازدید : 558 پنجشنبه 07 اسفند 1393 نظرات (0)

همه نگران لیلا هستند لیلا در خانه صدف است که فکرت به دیدنش می رود لیلا با گریه می گوید من خودم را می کشم فکرت می گه بلند شو و خودت را جمع و جور کن هنوز بابا و مامان از این رسوایی در نیامدند که تو می خوای با این کارت بیشتر انها را بشکنن باید تکلیف زندگی ات را روشن کنی

بیشتردرادامه مطلب

dokhtarealmas بازدید : 167 پنجشنبه 07 اسفند 1393 نظرات (0)

خیریه به فرخنده میگه اگه تونقشه نمی کشیدی وما رابیرون نمیبردی،اینطور نمیشد.فرخنده میگه من برای اینکه شما ناراحت نشید میخواستم مخفیانه ماجرا رافیصله بدم فکرت میگه مقصر اصلی اوزه وباید تاوانشو بده. فکرت به اطاقلیلا میره ومیبینه که لیلا بیمارستانو ترک کرده.

بیشتردرادامه مطلب

تیک ناب بازدید : 98 چهارشنبه 06 اسفند 1393 نظرات (0)

شمامیتوانیداین کلمه رادرگوگل جستجو کنید(Unorthodox Jukebox)وعکساشوببینید خیلی جالبه همشون یکی هستن

dokhtarealmas بازدید : 1456 چهارشنبه 06 اسفند 1393 نظرات (0)

قسمت31برگ ریزان،صدف از لیلا درباره رابطش بااوز میپرسه که لیلا میگه تمومش کردم وصدف میگه کارخوبی کردی.فرخنده تست بارداری رادست لیلا میبینه وهمه چیزو میفهمه،لیلا بهش میگه اگه چیزی به کسی بگی نابودت میکنم.لیلا تستو انجام میده ومیفهمه که باردارهواز فرخنده کمک میخواد

بیشتردرادامه مطلب

dokhtarealmas بازدید : 302 چهارشنبه 06 اسفند 1393 نظرات (0)

قسمت30برگ ریزان،فرخنده حسابی از برملاشدنرازش ناراحته وبه شوکت میگهمن دیگه نمیتونم اینجا بمونم وتحمل ترحم خانواده ات را ندارم شوکت بش میگه من حامی تو هستمودرباره این موضوع دیگه کسی چیزیبه تو نمیگه مادر فرخنده به علیرضا میگه دخترم تو زندگی سختی زیادی کشیده بخاطر ناپدریش وشما از اون ناراحت نباشید

بیشتردرادامه مطلب

 

dokhtarealmas بازدید : 547 سه شنبه 05 اسفند 1393 نظرات (0)

در این قسمت ها شاهد این بودیم که لیلا بعد از تعرض اوز و به پیشنهاد فکرت او را از خودش دور می کنه ولی اوز باز هم مخش را می زنه و این بار با میل خودش لیلا باهاش می ره خونش. از طرفی فرخنده همش در گوش نجلا می خونه که تو اگر اوز را دوست داری برای عشقت بجنگ حتی اگر رقیبت خواهرت باشه. نجلا هم با اوز قرار می گذاره و اوز هم خیلی خوشگل از دو خواهر استفاده می کنه. یک جا نجلا و لیلا دعواشون می شه که لیلا گردنبندی که اوز براش خریده را نشون نجلا می ده و می گه که موبایلش را هم اوز خریده. لیلا امتحان داره و به اوز زنگ می زنه که نمی تونه بره پیشش که اوز به نجلا زنگ می زنه و الکی می گه مریضه که او را بکشه خونش. نجلا می ره خونش و باز اوز مشغول مخ زنی است که لیلا هم که امتحانش کنسل شده می رسه لیلا نجلا را نمی بینه اما نجلا می فهمه لیلا امده اوز برای اینکه ابروریزی نشه لیلا را با خودش می بره بیرون و نجلا اول کلی خونه را به هم می ریزه و بعد می ره بیرون

بیشتردرادامه مطلب

dokhtarealmas بازدید : 294 سه شنبه 05 اسفند 1393 نظرات (0)

داستان این فیلم درباره خانواده علیرضا خان است که شامل چهار دختر به نام های فکرت لیلا نجلا و عایشه و یک پسر به نام شوکت است. نجلا در دانشگاه قبول می شوند و همه تصمیم می گیرند که با هم به پایتخت بیایند. همه افراد خانه با رسیدن به استانبول عوض می شوند انها به خانه ی علیرضا خان می روند این خانه یادگار بچگی اوست در این میان زن همسایه و دخترش صدف هم به انها اضافه می شوند که در تمیز کردن خانه به انها کمک می کنند صدف از همان اول عاشق شوکت می شود ولی شوکت به او به چشم خواهرش نگاه می کند.

بیشتردرادامه مطلب

تیک ناب بازدید : 143 یکشنبه 03 اسفند 1393 نظرات (0)

ازدواج عجیب و قانونی مردی با یک گربه..(عکس)
اووه میتزشرلیش از شدت عشق و تعلق خاطر به این حیوان تصمیم گرفت با او ازدواج کند. او از 10 سال قبل این گربه را در خانه اش که در نزدیکی شهر درسدن آلمان قرار دارد، نگهداری می کند.

این مرد 39 ساله که به عنوان راننده در یکی از شرکت های پستی مشغول به کار است، درباره ازدواجش با گربه 15 ساله خود گفت: این امر به نظر می رسد نوعی دیوانگی است، اما من می خواهم با گربه ام ازدواج کنم.

تیک ناب بازدید : 178 پنجشنبه 30 بهمن 1393 نظرات (0)

 مامان باباهامون همیشه برامون از برف هایی که قدیما میومد تعریف میکنن که انقدر برف سنگین و زیاد بود که از در خونه نمیتونستن بیرون بیان و باید تونل میزدن از بین برفا یا از بالای پشت بوم رفت و آمد میکردن! حالا یه برف سنگین در کامچاتکا یکی از استان های روسیه اومده که مشابه همون برفاس. بارش برف به قدری بود که زندگی را برای مردم این بخش مختل نمود. ارتفاع برف در برخی نقاط به ۲ متر می رسید. مردم با همکاری سربازان توانستند بخشی از راه ها را با کندن تونل و کانال باز کنند.

تیک ناب بازدید : 120 یکشنبه 26 بهمن 1393 نظرات (1)

در ۴ سالگى … موفقیت عبارت است از … کثیف نکردن شلوار
در ۶ سالگى … موفقیت عبارت است از … پیدا کردن راه خانه از مدرسه
در ١٢ سالگى … موفقیت عبارت است از … داشتنِ دوست
در ١٨ سالگى … موفقیت عبارت است از … گرفتن گواهى نامه رانندگى
در ٢٠ سالگى … موفقیت عبارت است از … برقرارى رابطه
در ٣۵ سالگى … موفقیت عبارت است از … پول داشتن
در ۴۵ سالگى … موفقیت عبارت است از … پول داشتن
در ۵۵ سالگى … موفقیت عبارت است از … پول داشتن
در ۶٠ سالگى … موفقیت عبارت است از … برقرارى رابطه
در ۶۵ سالگى … موفقیت عبارت است از … تمدید گواهى نامه رانندگى
در ٧٠ سالگى … موفقیت عبارت است از … داشتنِ دوست
در ٧۵ سالگى … موفقیت عبارت است از … پیدا کردن راه خانه
در ٨٠ سالگى … موفقیت عبارت است از … کثیف نکردن شلوار
حالا به نظرتون زمین گرده!! یا زمان ؟؟

 

منبع: فیسخوک

تیک ناب بازدید : 465 دوشنبه 20 بهمن 1393 نظرات (0)

بیوگرافی صدف در سریال برگ ریزان

برای دوست داران سریال برگ ریزان بیوگرافی صدف رو آماده کردیم. در ادامه می تونید زندگینامه و عکس بازیگر نقش صدف در سریال برگ ریزان رو ببینید.

تیک ناب بازدید : 271 سه شنبه 14 بهمن 1393 نظرات (0)

ایران یکی از کشورهایی است که بالاترین میزان جراحی‌های زیبایی در آن انجام می‌شود. حال رسانه‌ها از رواج عمل زیبایی جدیدی موسوم به عمل "گوش الاغی" در میان جوانان مرفه می‌نویسند.

 

 

گوش الاغی! جدیدترین عمل زیبایی در ایران

تیک ناب بازدید : 149 پنجشنبه 02 بهمن 1393 نظرات (0)

"دایمن پریستون بوث" مردی است که به عنوان پیشرفته ترین و شاید باهوش ترین گدای دنیا شناخته شود. وی همیشه در مراسم های رسمی که افراد پولدار هستند حاضر می شود و از آن ها درخواست پول می کند. وی همچنین یک کارتخوان سیار دارد که بتواند به میزان لازم پول بگیرد.....

 

تیک ناب بازدید : 214 یکشنبه 28 دی 1393 نظرات (0)

 این اسباب بازی عجیب در واقع چیزی نیست جز یک تخم مرغ. البته نه یک تخم مرغ عادی یا شانسی . بلکه کافیست این تخم مرغ را در یک کاسه آب گذاشته و چند ساعت منتظر بمانید. شاید صحنه ترسناکی باشد ولی شاهد ترک برداشتن آن خواهید بود. انگار یک موجود میخواهد از داخلش بیرون بیاید. بله موجود بیرون آمده یک آدمک کوچک است که با آب دادن به آن تا شش برابر قد اولیه اش رشد میکند. با این اسباب بازی عجیب کودکان میتوانند نوزاد خود را بزرگ کنند.

تیک ناب بازدید : 131 سه شنبه 23 دی 1393 نظرات (0)

سرآشپزی که از شیر همسرش پنیر درست کرد

سرآشپز شهر نیویورک و پدر جدید ،دانیل انجرر،به لیست غذای رستورانش پنیر ساخته شده از شیر همسرش را اضافه کرد. انجرر عنصر طلاییش را درست در خانه پیدا کرد!

تیک ناب بازدید : 173 یکشنبه 21 دی 1393 نظرات (0)

ضددخمل

اگه دوس پسرت تورو بزنه چیکار میکنی؟
دختر آمریکایی :قهر میکنم
انگلیسی :گریه میکنم
روسی :ترکش میکنم
دختر ایرانی :اون کی باشه که منو بزنه :|
منم طوری بامشت میکوبم تو کلش که ۷سال عقب بیوفته از زندگی :||
***همچین شیر زنایین دخترای ایران...

aminjamdoost بازدید : 154 یکشنبه 21 دی 1393 نظرات (0)

موسس مایکروسافت از نوعی سامانه ابداعی یک شرکت آمریکایی به نام «صنایع Janicki» حمایت کرده که از بخار و فیلترها برایتبدیل فضولات انسانی به آب استفاده می‌کند. شرکت سازنده اعلام کرده آب حاصله از آب آشامیدنی بطری‌ها قابل‌تشخیص نیست.

بیل‌ گیتس از سیستم فناورانه جدیدی حمایت کرده که فضولات انسان را به آب آشامیدنی تبدیل می‌کند و خود وی آب حاصل از آن را نوشیده است

تولید آب شرب از فضولات انسانی

چنین فناوری OmniProcessor نام دارد و قرار است برای نخستین‌بار در سنگال آزمایش شود؛ این سیستم ۱٫۵ میلیون دلاری می‌تواند فاضلاب را برای جمعیت ۱۰۰ هزار نفری به آب تبدیل کند و برای عملکرد به دمای ۱۰۰۰ درجه سانتیگراد نیاز دارد.

تولید آب شرب از فضولات انسانی

بنیاد بیل‌ گیتس در نظر دارد سیستم جدید را در داکار، پایتخت سنگال، نصب کرده و از مجموعه‌ای از حسگرها و وب‌کم‌ها استفاده کند تا امکان کنترل از راه دور سامانه و برقراری ارتباط با مهندسان شرکت سازنده را فراهم کند تا بتوانند هر نوع مشکل احتمالی را حل کنند.

تولید آب شرب از فضولات انسانی

منبع:ایسنا

تیک ناب بازدید : 143 شنبه 20 دی 1393 نظرات (0)

بهزاد آریش کمی بیشتر ‌از دوهفته است که پدر شده. همسرش زینب ١۵سال دارد و خودش ١٣سال. از عمر ازدواجشان دوسال می‌گذرد. سواد ندارد و نمی‌تواند تخمین بزند همسرش فرزند چندم خانواده است یا متولد چه سالیست.





در میدان شهر محل زندگی‌اش کارگری می‌کند. مرتب در طول گفت‌وگو تکرار می‌کند که زندگی سخت است و خرج،‌ گران و از مسوولان کمک می‌خواهد. پاسخ خیلی از سوا‌ل‌هایم را با «قسمت است و قسمت بود» می‌دهد.





مصاحبه  شرق با «پدری که در کودکی پدری می‌کند» را در ادامه می‌خوانید:

aminjamdoost بازدید : 95 شنبه 20 دی 1393 نظرات (0)

تقلب از زمانی شروع شد که حسن کچل برای اولین بار به مکتب رفت از بد روزگار آنروز روز امتحان ماهیانه مکتب بود لیک حسن برای فرار از فلک شدن حیلتی به کار برد و چشمان چپش را به ورقه همزاد دوخت تا از ورقه مذکور مطالبی را دشت کند و اینگونه بود که اولین تقلب تاریخ شکل گرفت

aminjamdoost بازدید : 109 شنبه 20 دی 1393 نظرات (0)

وقتی به دنیا میام،سیاهم؛وقتی بزرگ میشم،سیاهم؛وقتی میرم زیر آفتاب،سیاهم؛وقتی سردم میشه،سیاهم؛وقتی مریض میشم،سیاهم؛وقتی میمیرم،سیاهم؛و تو آدم سفید!وقتی به دنیا میایی،صورتی ای؛وقتی بزرگ میشی،سفیدی؛وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی؛وقتی سردت میشه،آبی ای؛وقتی میترسی،زردی؛وقتی مریض میشی،سبزی؛وقتی میمیری،خاکستری ای؛و تو به من میگی رنگین پوست!‏ این شعر نامزد بهترین شعر سال 2005 بود.

aminjamdoost بازدید : 125 شنبه 20 دی 1393 نظرات (0)

کوهنوردی در شب و تنها قصد فتح قله ای بلند را داشت که ناگهان پاش لیز خورد و سقوط کرد طناب او مانع افتادن او به زمین شد او در حالی که بین زمین و آسمان معلق بود گفت:خدا کمکم کن؛ندایی شنید که میگفت:طناب رو ببر؛مرد با تعجب پرسید:چیکار کنم!؟ صدا گفت:طناب رو ببر مگه به من اعتماد نداری؟مرد گفت:دارم اما...؛مرد طناب رو نبرید فردا اخبار اعلام کرد امروز گروهی که برای کوهنوردی رفته بودند جسد مردی رو پیدا کردند که یخ زده بود در حالی که فقط یک متر از زمین فاصله داشت!‏

 

منبع: یه وبلاگ کاملا ایرانی

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
این سایت باکلی زحمت وهزینه درست شده است
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 230
  • کل نظرات : 26
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 17
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 27
  • بازدید امروز : 71
  • باردید دیروز : 142
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 326
  • بازدید ماه : 2,003
  • بازدید سال : 21,955
  • بازدید کلی : 241,442
  • کدهای اختصاصی